Sunday, June 27, 2010

نکات مدیریتي



درس اول
يك روز آقا كلاغه نشسته بود روي شاخه درخت و با تخماش بازي ميكرد. آقا خرگوشه كه داشته از اون زير رد ميشده نگاه ميكنه، ميبينه كلاغه اون بالا داره واسه خودش حال ميكنه. بهش ميگه: آقا كلاغه! فكر ميكني منم ميتونم بشينم اين زير با تخمام بازي كنم؟! آقا كلاغه هم ميگه: بعله كه ميتوني!
خلاصه آقا خرگوشه هم ميشينه زير درخت و شروع ميكنه با تخماش بازي كردن. هنوز پنج دقيقه نگذشته بوده كه آقا روباهه از پشت يك بوته ميپره و آقا خرگوشه رو يك لقمة چپ ميكنه...

نكتة مديريتي: براي اينكه آدم بتونه صبح تا شب بشينه يكجا و با تخماش بازي كنه، بايد اون بالا بالاها نشسته باشه!

درس دوم
يك روز حاج‌آقا كبك به اتفاق خانومش زير يك درخت بلند نشسته بودن و با آقا غازه گپ ميزدن.. همينجوري از هر دري گفتند، تا يهو حاج‌آقا كبك نگاه ميكنه به درخته و آهي ميكشه و ميگه: اي خدا جون، كاش ميشد من يك روزي رو يكي از اون شاخه‌هاي بالا مينشستم!
يك مدت ميگذره، آقا غازه حاج‌آقا كبك رو ميكشه كنار، بهش ميگه: رفيق، چقدر دوست داري امشب رو روی اون شاخه سركني؟ حاج‌آقا كبك ميگه: خيلي! حاضرم به خاطرش هركاري بكنم. آقا غازه ميپرسه: هركاري؟ حاج‌آقا كبك ميگه: هركاري! آقا غازه يك نگاه به كپل گوشتالوی حاج‌خانوم كبك ميندازه، يك ابروش رو ميندازه بالا، ميگه: هركاري؟! حاج‌آقا اول شاكي ميشه، مياد كه داد و بيداد كنه و خشتك آقا غاز رو بکشه سرش، كه يهو باز چشمش ميافته به شاخة درخت و آخر تصميمش رو ميگيره و ميگه: قبول!
خلاصه آقا غازه ميره اونور و يك دور سير ترتيب حاج‌خانوم كبك رو ميده و بعد با لبخند رضايت بر لب مياد و حاج‌آقا كبك رو بلند ميكنه و ميذاره رو يك شاخة درخت. حاج‌آقا كبك هم يك دو سه ساعتي داشته آخر حال دنيا رو ميكرده كه چشمش ميافته به شاخه‌هاي بالاتر، آقا غازه رو صدا ميزنه ميگه: برادر، راه داره من رو ببري چندتا شاخه بالاتر؟ آقا غازه باز يك ابرو رو ميندازه بالا، ميگه: راه كه داره حاجي، ولي كار ميبره! حاج‌آقا كبك هم ميگه: .......عمش بابا، برو به كارت برس!
خلاصه آقا غازه باز ميره پايين و يك دور ديگه  حاج‌خانوم كبك ميگذاره و بعد هم پرواز ميكنه مياد حاج‌آقاكبك رو ميگذاره نوك درخت. حاج‌آقا كبك ديگه واسه خودش تو اوج فضا بوده و كيفش به اتمام كوك، كه تو همون حال و احوال مزرعه‌دار مهربون كه يك كبك سفيد و چاق و چله روی نوك درخت توجهش رو جلب كرده بوده، با يك تير خلاصش ميكنه.....

نكتة مديريتي: ....كشي و زن قحبه‌گي ممكنه آدم رو به شاخه‌هاي بالا برسونه، ولي آدم رو اون بالا نگه نميداره!

درس سوم
گنجيشك كوچولو توی يك روز سرد زمستون داشت بالاي يك مزرعه پرواز ميكرد. هوا اونقدر سرد بود كه بعد از يك مدت گنجيشك كوچولو تو هوا يخ زد و افتاد پايين.. يك مدت همينطور مثل يك گلولة يخ زده اونجا افتاده بود كه يهو آقا گاوه كه داشت از اونجا رد ميشد يك تاپالة مشتي با پدر مادر انداخت رو گنجيشك كوچولو.
چند دقيقه بعد گرماي مطبوع تاپالة آقا گاوه يخ گنجيشك كوچولو رو آب كرد و گنجيشك كوچولو هم كه حالا حسابي گرم شده بود، از شدت خوشحالي شروع كرد به آواز خوندن.. صداي آواز گنجيشك كوچولو رسيد به گوش آقا گربه كه از همون نزديكي ميگذشت و اون هم صدا رو دنبال كرد و اومد بالاسر تاپالة آقا گاوه و با دقت گنجيشك كوچولو رو از اون تو درآورد و بعد هم با لذت خوردش...
نكتة مديريتي اول: هركسي كه تا گردن ميرينه به آدم، دشمن آدم نيست!
نكتة مديريتي دوم: هركسي كه آدم رو از تو گه نجات ميده، رفيق آدم نيست!
 نكتة مديريتي سوم: اگه تا گردن تو گه گير كردين، لااقل دهنتون رو ببنيدن! 

Read more...

Saturday, June 26, 2010

شهر نو و مشکلات



 یک روز از طرف برنامۀ «در شهر» با یارو مصاحبه کردند: به نظر شما برای حل مشکل اشتغال جوانان چه باید کرد؟
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به اشتغال دارد؟
ـ تعداد جوانان بیکار ما، دقیقا به تعداد تقاضایی هست که در عرصۀ خدمات جنسی داریم. بالاخره اگر فرهنگ شهر نو ترویج شود، یکی کاندوم فروش می‌شود، یکی خدمات عرضه می‌کند، یکی در کار توزیع می‌رود، یکی در کار تبلیغات وارد می‌شود...، حجم زیادی اشتغال ایجاد می‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ فردای همان روز، موضوع برنامه، افزایش کیفیت تحصیل در دانشگاهها بود. بار دیگر با همان آقا مصاحبه کردند: به نظر شما برای افزایش سطح علمی دانشگاهها و اشتغال دانشجویان به تحقیق، چه باید کرد؟
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به سطح علمی دانشگاهها دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطیل است، هر کس می‌خواهد با جنس مخالف رابطه داشته باشد، صرفا می‌تواند این ارتباط را در کلاسهای دانشگاه برقرار کند. نتیجه این می‌شود که دانشگاهها مملو از افرادی است که برای کاری غیر از علم آمده‌اند. اگر شهر نو باز شود، فقط کسانی دانشگاه می‌روند که واقعا به علم علاقه‌مندند. آن وقت مشکل از اساس حل است و جو دانشگاهها کاملا علمی می‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ پس فردا، موضوع برنامه، مشکل ترافیک تهران بود. باز نظر همان یارو را تصادفا خواستند:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به ترافیک دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطیل است، خواهران محترم جنده مجبورند جاهای مختلفی در سرتاسر شهر توقف کنند. وقتی برادران به آنها مراجعه می‌کنند و ترمز می‌زنند، بالاخره سریع که نمی‌شود سوار شوند. تا بیایند چانه بزنند و سر قیمت و مکان و نوع خدمات به توافق برسند، یک عالمه راه بندان می‌شود. اگر جایی مثل شهر نو باشد که اینها همه را از معابر شهری به آنجا منتقل کنند، مشکل ترافیک تهران کامل حل خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع خروج ارز از کشور بود. باز همان آقا به تلفن برنامه زنگ زد:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به خروج ارز دارد؟
ـ این همه جوانها مجبورند برای رفع نیاز خود به اوکراین و آنتالیا و عشق آباد و هر قبرستانی سفر کنند. اگر شهر نو فعال شود، این همه سرمایۀ ملی در خود کشور مصرف خواهد شد و ارز هدر نخواهد رفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع: رواج توریسم و ورود ارز به کشور. باز همان آقا:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به رواج توریسم دارد؟
ـ برای این توریستها ایران نمی‌آیند که امکان عشق و حال ندارند. اگر شهر نو فعال شود، صنعت توریسم هم رونقی صد چندان پیدا خواهد کرد و یک عالمه ارز وارد کشور می‌شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع: شاد نبودن جوانها، و نبود امید به آینده، خشونتهای خیابانی، و تظاهرات جوانان علیه دولت. باز، همان آقا:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به شادی جوانها و خشونت و تظاهراتشان دارد؟
ـ وقتی جوانها این همه وقت از دوران بلوغ در سن 12ـ13 سالگی تا حدود سی و چند سالگی که ازدواج می‌کنند میل جنسیشان ارضا نشود، عقده‌ای می‌شوند و دایم غر می‌زنند و اصلا هم شاد نیستند. اگر وقت کنند با هم دعوا می‌کنند. اگر وقت نکنند سر اندک چیزی به خیابان می‌ریزند و با سیاستمدارها دور برمی‌دارند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع: فساد اداری. باز همان آقا: باید شهر نو را احیا کرد.
ـ آخر چرا؟ این یکی دیگر خداوکیلی ربطی ندارد!
ـ اختیار دارید! وقتی شهر نو تعطیل شد، این همه دیوث و جاکش و مادر قحبه و حرام زاده، مجبور شدند برای ادامۀ زندگی وارد ادارات مختلف شوند و از همان روشها که بلد بودند، برای کسب درآمد استفاده کنند. شهر نو را باز کنید، آن وقت ببینید چطور مشکل فساد اداری مملکت حل می‌شود!
Read more...

Wednesday, June 23, 2010

دوست دارید بدانید که چرا نماد عاشقی قلبی هست که تیر وسطش خورده است


نماد عشق یک قلب است. اما نماد عاشقی قلبی هست که تیر وسطش خورده. کمتر کسی شاید راز این قلب تیر خورده را بداند. لااقلمن در اینترنت هر چه گشتم نه به فارسی و نه به انگلیسی در این زمینه چیزی ندیدم.
در نتیجه خودم می‌نویسمش تا هر کسی دنبال معنایش گشت، جوابش را اینجا پیدا کند.
در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود.
دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت و بیش از حد شراب خورده بود. دیوانه باشی، مست هم شده باشی. چه شود!
http://www.marshal-modern.ir/Archive/2010/6/21/63120.jpg
خدایان از هر دری سخنی می‌گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای عشق بود. حرف‌های خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه عالم ناگهان تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد.
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند. زئوس خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به عنوان مجازات این عمل، دستور داد که چون خدای دیوانگی چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا ابد عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا می‌خواهد برود جنون دستش را می‌گیرد و راهنمایی‌اش می‌کند.
به همین دلیل است که می‌گویند عشق کور است و عاشق دیوانه و مجنون می‌شود. پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای که می‌بینید ریشه در اسطوره های یونان باستان دارد.
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند  و تنها نام خدایانشان را عوض کردند. در افسانه‌های روم باستان زئوس را ژوپیتر، خدای جنون را ارا و خدای عشق را ونوس می‌نامیدند.
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد.
عشق واقعا جنون است اما اگر دو طرفه و واقعی باشد لذتی دارد که مپرس. ولی عشق یکطرفه انسان را پریشان و خوار و حقیر می‌کند.
Read more...

آیا تا کنون فکر کرده اید چرا لبه سکه ها شیار دارند؟

<div style="direction:rtl;text-align:right">آیا تا کنون فکر کرده اید چرا لبه سکه ها شیار دارند؟</div>: "


آیا تا کنون فکر کرده اید چرا لبه سکه ها شیار دارند؟


همه
ی ما شیارها و برجستگیهای روی حاشیه ی سکه ها را دیده ایم اما شاید مثل من
تا کنون فکر نکرده بودید کارکرد آنها چیست و چرا هنگام ضرب سکه هاچنین
شیارهایی را ایجاد می کنند؟این شیارها برای زیبایی تعبیه نشده اند بلکه یک
دلیل مهم تاریخی پشت قضیه نهفته است.



در
قدیم سکه ها از طلا و نقره ضرب می شدند و ارزش آنها برابر مقدار طلا و
نقره ی به کار گرفته شده در آنها بوده.به همین دلیل برخی افراد سودجو
مقداری از حاشیه ی سکه ها را می تراشیدند و از طلا و نقره ی آن استفاده می
کردند بدون اینکه در ظاهر سکه تغییر چشمگیری ایجاد شود! بدین ترتیب به
مرور زمان از ارزش سکه ها کاسته می شد.بنابرین حاکمان تصمیم گرفتند
شیارهایی روی لبه ی سکه ها ایجاد کنند تا در صورت تراشیده شدن به سادگی
قابل تشخیص باشند.

امروزه دیگر سکه ها از طلا و نقره ضرب نمی شوند اما چوت مردم به ظاهر سکه هاعادت کرده بودند دیگر تغییری در آنها بوجود نیامد.

"

Read more...

و بالاخره بعد از سالها انتظار، تصویر مادر چوبین!!!

<div style="direction:rtl;text-align:right">و بالاخره بعد از سالها انتظار، تصویر مادر چوبین!!!</div>: "









مادر چوبین که به خاطر موارد منکراتی هیچ وقت نشونمون ندادنش !!!
"

Read more...

ترجمه از نوع تخیلی در ۲۰:۳۰

<div style="direction:rtl;text-align:right">ترجمه از نوع تخیلی در ۲۰:۳۰</div>: "

ron_paul_both.jpg


صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در برنامه ی ۲۰:۳۰ به «معرفی چهره ی واقعی عطاالله مهاجرانی» پرداخت. در دقیقه ی ۱:۲۲ این ویدئو سخنرانی ران پال Ron Paul، نماینده ی جمهوری خواه کنگره ی آمریکا، به این ترتیب ترجمه شد،


افرادی که با نام گروه کیان در سالهای گذشته در ایران فعالیت می کردند، و گروه های امثال اون، ثمرات بزرگی را برای منافع جامعه ی آمریکایی ما به همراه داشتند. اگر ما بتوانیم به ایجاد چنین گروه هایی به تعداد زیاد در ایران کمک کنیم بدون شک موفقیت روزافزونی خواهیم داشت. شاه کلید باز کردن قفل براندازی نظام حاکم در ایران افرادی همچون گروه کیان هستند.


تصاویر پخش شده بخشهایی از سخنرانی مشهور ران پاول با نام What If هستند که در آن این نماینده ی کنگره دقیقا برعکس ترجمه ی پخش شده از سیاست خارجی آمریکا به شدت انتقاد می کند. به کمک زیرصدای موجود در ویدئوی ۲۰:۳۰ می دانیم که اصل این ویدئو از دقیقه ی ۰:۲۷ ویدئوی اصلی برداشته شده است. در این قسمت ران پال می گوید،



What if propping up repressive regimes in the Middle East endangers both the United States and Israel?


What if occupying countries like Iraq and Afghanistan - and bombing Pakistan - is directly related to the hatred directed toward us and has nothing to do with being free and prosperous?


What if someday it dawns on us that losing over 5,000 American military personnel in the Middle East since 9/11 is not a fair trade-off for the loss of nearly 3,000 American citizens, no matter how many Iraqi, Pakistani, and Afghan people are killed or displaced?



آیا روزی متوجه نخواهیم شد که پشتیبانی از رژیم های ستم پیشه در خاورمیانه آمریکا و اسراییل را با خطر مواجه خواهد کرد؟ آیا روزی متوجه نخواهیم شد که اشغال کشورهایی مانند عراق و افغانستان، و بمباران پاکستان، مستقیما با نفرت مردمان از ما مرتبط است و این مساله ربطی به آزادی و رفاه ما ندارد؟ …


اینکه کجای این جمله ها به «حلقه ی کیان» اشاره شده بود باید از مترجم برنامه ی ۲۰:۳۰ بپرسیم. بفرمایید اگر اشتباه می کنم.


ویدئوها را اینجا ببینید،



(لینک مستقیم به ویدئو)



(لینک مستقیم به ویدئو)





"

Read more...

یخچالی که غذاها را در ژل نگه می دارد

<div style="direction:rtl;text-align:right">یخچالی که غذاها را در ژل نگه می دارد</div>: "

electrolux-narenji-ir.jpg





یخچال، معمول ترین وسیله ای است که تقریباً در هر آشپزخانه ای یافت می شود؛ در حالی که ظاهر و نحوه کار کردن آنها از زمانی که ساخته شده اند، تغییر چندانی به خود ندیده است.


 


اما یک طراح روس به خود جرات داده و یک نمونه متفاوت و جدید برای یخچالهای آینده طراحی کرده است. این یخچال که بیشتر شبیه یک ویترین است، برخلاف یخچالهای معمولی، مواد غذایی را در ژلی سبز رنگ نگهداری می کند نه در محفظه ای از هوای سرد.


 



این طرح در جمع فینالیست های ۲۵ طرح برتر مسابقه بهترین طرح های مفهومی که هر سال شرکت الکترولوکس برگزار می کند، قرار گرفته. یوری دیمیتریف در مورد ژل استفاده شده در این یخچال اینگونه توضیح داده: این ژل، پلیمری حیاتی، بی بو و ضد چسبندگی است که قابلیت تازه نگه داشتن مواد غذایی را دارد و شما می توانید مواد غذایی را در هر قسمت آن قرار دهید.


 



این یخچال تقریباً چهار بار کوچکتر از یک یخچال معمولی طراحی شده و همچنین اگر چنین چیزی در آینده ساخته شود بی صدا و کم مصرف خواهد بود.


 





DEVICE




سایر طرح های برگزیده - یانکو دیزاین




سایت آزمایشگاه طراحی الکترولوکس



"

Read more...

Mario vs. Pacman

Mario vs. Pacman: "9 reposts

Comment: Mario vs. Pacman

Mario vs. Pacman"

Read more...

Порвало :)))

Порвало :))): ""

Read more...

Tuesday, June 22, 2010

دیــکــشــنـری شــیـرازی


Am I right = مي نه؟

Yes = ها والوو

No = نه كاكو



Really!! = نه آمو؟؟

Why? = بري چي چي؟

bye = كاري باري؟

maybe = گاسم

leave me alone = آم برو او ورو بیزو باد بیاد

u made me confused = آم کله پرک گرفتم

wow = ووی آمووو

come here = بی اینجو

Take it easy = عامو ولش كن،حوصله داري شمو هم ماشاللو

so cute = جونم مرگ نشي!

that's true = همی‌ نه‌

I took my shoes and escaped = ارسیو زدم زیر چلم گوروختم

Gas Square = فلکه ی گازو

Hard = قايم

Tape = نيوار

Slow down! = حالو چه خبره؟

You are disgusting = جيگري بشي

Sunshine = آفتوو

Great = باريكلوو

Excuse = بونه

Dear = گمپ گلم

when sb eats too much = عام بپوكي

wait = صبرم بده،امونم بده

good quality = خوبوو

‎lizard = كلپوك

washing yourself before praying = دست نماز

a square shape device that you can pray on it = جنماز

How are you = باكيت ني؟ !!

Read more...

Wednesday, June 16, 2010

FOSS lab software targeting AIDS, malaria, cancer : Tectonic - The Source for Open Source News

With an eye on providing public health laboratories with the tools to assist in preventing and treating diseases such as HIV, TB, malaria and cervical cancer, the Bika Health Foundation has launched a fund-raising drive.

The foundation backs the Bika Laboratory Information Management System (LIMS) which is already in wide use in the water management, chemistry, wine and mining sectors. The software, which was originally developed in South Africa, has been downloaded more than 30 000 times and is available as free software.


FOSS lab software targeting AIDS, malaria, cancer : Tectonic - The Source for Open Source News

Read more...

Ubuntu ’safer’ than Microsoft Windows – Dell : Tectonic - The Source for Open Source News

It’s a bold statement from a company not usually known for going out on a limb, especially one that might annoy Redmond.

Computer maker Dell has never made any secret of the fact that it is not the most innovative company. It is simply good at spotting trends and delivering to customers what they want. Dell is also the best of friends with Microsoft. After all, most users want Windows, so that’s what they get.

Or is that changing?

Visit the Dell.com/ubuntu website and you may be surprised to be greeted by an “Ubuntu, Keeps getting better” banner. Not only that but the site lists 10 reasons you, as a consumer, should consider Ubuntu. Among the ten reasons are things such as “Ubuntu is simple and elegant”, “Ubuntu is designed for the Internet” and “Ubuntu boots up fast”.

Ubuntu ’safer’ than Microsoft Windows – Dell : Tectonic - The Source for Open Source News

Read more...

Tuesday, June 15, 2010

5 Things New Linux Converts Should Know

If you’ve recently converted to Linux from Windows, or if you’re just giving Linux a shot, there are a few things you need to know right off the bat about how Linux works and where the major differences are when compared to Windows. Some of the fundamental components are different between the two operating systems, and the way things are done can be drastically different; you need to learn these differences to be able to use Linux effectively, and to avoid trying to force Windows metaphors onto a Linux system that doesn’t accept them.

Here is a list of five tips that beginner Linux users should know:
5 Things New Linux Converts Should Know

Read more...

VirtualBox vs. KVM on the Desktop: A Comparison | WorksWithU

VirtualBox vs. KVM on the Desktop: A Comparison | WorksWithU

Read more...

Sunday, June 13, 2010

نحوه بستن چمدان


نحوه بستن چمدان

تصور کنید که می خواهید به یک مسافرت ده روزه  بروید، چگونه وسایل خود را تنها در یک چمدان کوچک جمع می کنید؟
 به گزارش بانکی دات آی آر ، خانم هثر پول یک دستیار پرواز است که گاهی اوقات دو هفته به خانه ی خود بازنمی گردد. وی مبتکر طرح های جدید بستن چمدان برای کسانی است که مسافرتهای طولانی می روند ، با هم مراحل چمدان بستن وی را می بینیم :
مرحله  اول : لباس های تا زده فضای بسیار زیادی را اشغال می کنند در عوض می توان لباس ها را به صورت فشرده لوله کرد که در این صورت کمتر هم  چروک خواهند شد.
می توان گفت تقریبا از هر لباسی که ما احتیاج داریم حداقل سه دست در یک ساک کوچک جا می شود. دو کفش هم می توان با این احتساب در ساک جا داد. درواقع سومین لباس و کفش که لازم  می شود را بر تن خواهیم داشت.
مرحله  دوم: لوله کردن همه لباس ها را ادامه می دهیم و همه را به کناری خارج از چمدان می گذاریم.
مرحله سوم: کفش ها ابتدا در ساک قرار داده و بعد لباس های دیگر مانند شلوار و شلوار جین که  می توانند شکل ونظم  به لایه های زیرین بدهند روی کفش ها قرار می گیرند.
مرحله چهارم: چیدن لباس ها را ادامه می دهیم، لایه های بیشتری را شکل می دهیم و لباس را مرتب و محکم در کنار هم قرار می دهیم.
مرحله پنجم: سبک ترین وسایل و وسایلی که می بایست بیشتر در دسترس باشند، آخرین چیزهایی هستند که اضافه می شوند و لایه های رویین را شکل می دهند.
مرحله ششم: لوازم بهداشتی وآرایشی همچون شانه و کیف دستی روی سایر لباسها واقع می شوند. چمدان به راحتی بسته خواهد شد و هیچ نیازی به بالا و پایین پریدن یا نشستن روی آن نیست !.
  در این تصویر شما نمونه ای از همان وسایل را دارید اما به صورت تا شده و به روش متداول که همه می شناسیم.
اگر مسافرت کوتاه تری در پیش داشتیم  و نیاز زیادی به تعویض چندین دست لباس و استفاده از وسایل نبود
می توان از روش دیگری استفاده کرد.
مرحله اول: لباس و مانتو در کف چمدان قرار گرفته به طوری که کناره های لباس از چمدان بیرون باشد.
مرحله دوم : وسایلی که چروک شدن آن ها کمتر مهم باشد به همراه لوازم بهداشتی در وسط واقع  می شوند.
مرحله سوم: در آخر گوشه های لباس های زیرین با احتیاط و با نظم ودقت بر روی لباس ها تا زده می شود.
همه این توصیه های ساده می تواند کمکی باشد تا هم در فضا ، هم در پول و همچنین در وقت شما صرفه جویی شود و شما چندان در صف طولانی تحویل چمدان منتظر نمانید.

Read more...

Sunday, May 2, 2010

Marriage license


Read more...

Tuesday, April 13, 2010

matalak!

 نقل است كه از يك آخوند حاضر جواب اصفهاني پرسيدند كه آيا تا به حال پيش
آمده است كه در پاسخ به متلكي ناتوان شوي
جواب داد يك بار! و آن موقعي بود كه يك سپيده‌دم باراني براي پيشنمازي به
مسجد مي رفتم و كوچه پر از گل و لاي بود. ناگهان در يك چاه فاضلاب افتادم
و تا كمر در مدفوع و ادرار فرو رفتم...
در فكر اين بودم كه اگر به منزل برگردم و لباس خود را عوض كنم، نماز
مومنان قضا خواهد شد و اگر با همين وضع به مسجد بروم كه نمي‌توانم نماز
را اقامه كنم كه خانم جواني رسيد و مرا كه در آن حالت ديد با لبخند شيطنت
پرسيد: آميزي
حج آقا چرا تو خودتون فرو رفتين؟!!!!

Read more...

Friday, April 9, 2010

Megadeth - The right to go insane official video clip HQ







Read more...

Will iPad blend?

Read more...

مهم اینه کسی موهات رو نبینه





Read more...

Thursday, April 8, 2010

Sandoogh Digital





Read more...

Monday, April 5, 2010

نامگذاری سالها

سال ۸۸  سال اصلاح الگوی مصرف


سال ۸۹ سال تلاش و همت مضاعف




Read more...

Sunday, April 4, 2010

چرا باراک اوباما از 22 قلم مختلف برای امضای قانون بهداشت 2010 استفاده کرد



بعد از یک سال پر از کشمکش بالاخره قانون بهداشت عمومی ایالات متحده به تصویب رسید تا باراک اوباما در 23 مارس 2010 در اتاقی در شلع شرقی کاخ سفید بنشیند و آن را امضا کند. امضای یک بودجه 938 میلیارد دلاری به اندازه کافی جنجال‌برانگیز هست که بتواند تا مدتها توجه افکار عمومی را به خود مشغول کند اما چیزی که بیش از آن توجه‌ها را به خود جلب کرد نه 938 میلیارد دلار بلکه 22 بود.
 بله. باراک اوباما برای امضا کردن این قانون نه از یک خودکار و دو خودکار بلکه از 22 خودکار مختلف استفاده کرد. به نظر می‌رسد که باراک اوباما به نوعی وسواس فکری دچار است یا اینکه کاخ سفید باید قلم‌های گرانقیمت‌تری تهیه کند اما واقعیت چیز دیگری است.
http://img.labnol.org/di/obama_pens_thumb.jpg
سمت راست عکس، می‌توانید گوشه‌ای از جعبه خودنویس‌ها را ببینید
در حقیقت اوباما یک رسم قدیمی را تقلید می‌کند که به نام فرانکلین روزولت ثبت شده است. هر چند امروزه این به نوعی رسم مسخره بدل شده است اما امضا کردن معاهده‌ها و قانون‌نوشته‌های مهم با چند قلم رسمی نیست که اوباما آن را اختراع کرده باشد. البته شاید ماندگارترین امضا در این زمینه را لیندن جانسون به نام خود به جای گذاشته باشد.
ویدئویی که در زیر می‌بینید لیندون جانسون را در سال 1964 در حال امضا کردن قانون حقوق شهروندی نشان می‌دهد. شاید دوربین کمی بد حرکت کند و شما نتوانید ببینید جانسون برای یک امضا از 75 قلم مختلف استفاده می‌کند :) اولینش را هم که نصیب مارتین لوترکینگ جی‌ار اسطوره آمریکایی شد.
Popout

دفعه قبلی که این نوع امضا کردن بسیار موردتوجه قرار گرفت هم به سال 1996 باز می‌گردد که بیل کلینتون از 4 قلم برای امضای لایحه‌ای در مورد حق وتو استفاده کرد. سنتی که نمونه‌های مشهوری از آن را قبلا دیده بودیم. جرارلد فورد، جیمی کارتر، رونالد ریگان، جرج اچ دبلیو بوش و حالا هم که باراک اوباما.
سوالی که شاید برای شما هم پیش آمده باشد این است که آیا امضاهایی که با چند قلم زده می‌شود صاف و به دردبخور در می‌آید؟ آیا ارزش قانونی دارد؟ آیا لرزش ندارد؟
در واقع تمام اینها هست. این امضاها واقعا امضاهای زیبایی نیست. لرزش در آنها موج می‌زند. باراک اوباما در نمایشگاهی در ژانویه 2009 در حالی که از 7 قلم برای یک امضا استفاده می‌کرد گفت: “من مدتهای زیادی است دارم تمرین می‌کنم که آرام اسمم را بنویسم.” نتیجه تلاش او بعد از یک سال امضایی است که می‌بینید بر روی قانون بهداشت عمومی که با اندکی توجه به حروفی مثل O می‌توان دریافت که یک ضرب نوشته نشده است. البته این امضا کردن باراک اوباما بهتر از کندی است که در فکر تزئینات امضایش بود که بتواند جوهر بیشتری خرج کند :))
http://img.labnol.org/di/barack_obama_signature_thumb.jpg
اما واقعا چرا این کار صورت می‌گیرد؟ خارج از شوخی چرا باید یک امضای ساده با چند خودکار انجام پذیرد؟
به نقل از تایم، منطق پشت این کار ساده است. قلمی که با آن قوانین مهم و تاثیرگذاری چون این لایحه 938 میلیارد دلاری امضا می‌شود، خود به مصنوعی تاریخی تبدیل می‌شود. وقتی رئیس جمهور با قلم‌های بیشتری امضا می‌کند، قلم‌های بیشتری هم دارد برای هدیه دادن به کسانی که در ساختن تاریخی درخشان نقشی را ایفا می‌کنند.
مقامات کاخ سفید معمولا از این قلم‌ها برای پیشکش کردن به کسانی استفاده می‌کنند که در به ثمر رسیدن طرحی جدید یا تصویب قانونی مهم و تاثیرگذار کمک ویژه‌ای کرده‌اند.
http://img.timeinc.net/time/photoessays/2010/health_care_kraft/health_care_kraft_02.jpg
بعد از خبرسازی این جریان کاخ سفید نیز ویدیویی ارائه کرد که در آن لیزا براون، منشی معروف کاخ سفید به تشریح این مسئله می‌پردازد که امضا کردن با چند قلم، چه ارزشی در تاریخ می‌تواند به جا بگذارد. شما را به دیدن این ویدیو دعوت می‌کنم:‌
Popout
عموما این قلم‌ها در موزه‌ها نگه‌داری می‌شوند، برای همین کسانی که این قلم‌ها را دریافت می‌کنند به خوبی به ارزش آنها واقف هستند و به عنوان یک یادگار ارزشمند از آنان در خانه‌ها و دفاتر کار گرانقیمت‌شان نگه‌داری می‌کنند. اما زیاد هم اتفاق می‌افتد که از آنها برای اهدافی سمبلیک هم استفاده می‌شود.
خبرسازترین این استفاده‌ها هم به سال 2008 باز می‌گردد جان مک‌کین در نبرد داغ انتخاباتی، برای انتخاب ریاست جمهوری ایالات متحده، در رقابت با همین باراک اوباما، ناگهان قلمی که از رونالد ریگان، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده گرفته بود را رونمایی کرد و قول داد در صورت رئیس جمهور شدن از آن برای حذف کردن خوک از قانون فدرال استفاده کند.
حال بسیاری چشم به قانون بهداشت عمومی دارند که توسط اوباما به تصویب رسید تا ببینند مردی که انتخاب کرده‌اند، می‌تواند با قلم‌های تاریخ‌ساز خود، تاریخی پر از سربلندی برای آمریکایی‌ها بسازد یا خیر؟
پی‌نوشت: این جور کارها ( امضا کردن با 22 قلم ) را با صرفه‌جویی سیاستمدارانمان که مقایسه می‌کنم ( مثل برداشتن یک سوزن ته گرد از دفتر ریاست جمهوری! ) می‌بینم که این اسراف‌ها را بیشتر دوست دارم. به امید روزی که سیاست‌مداران ما از این اسراف‌ها بکنند و … از آن اسراف‌ها نکنند :)
Read more...

بدترين محل ها



بدترين محل براي قرار دادن مسواک
بدترين محل براي قرار دادن مسواک سينک دست‌شويي است. البته خود سينک مشکلي ندارد و همه مشکل به نزديکي آن به توالت مربوط است. به گفته محققان و ميکروب‏شناسان دانشگاه آريزونا، به طور متوسط در يک کاسه توالت حدود 3 ميليون ميکروب وجود دارد. اين ميکروب‏ها مي‏توانند تا 2 متر جابه‌جا شوند و روي زمين، ديوارها و روي مسواک قرار بگيرند. بهتر است مسواک را بيرون توالت در کابينت دارو يا يکي از کابينت‏هاي آشپزخانه نگهداري کنيد.
بدترين جا براي گذاشتن کفش و دمپايي


بدترين محل براي گذاشتن کفش و دمپايي کمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با کفشي که با آن بيرون خانه راه رفته‏ايد، مهم‏ترين راه انتقال ميکروب‏ها، مواد آلرژن و آلايندهها به داخل خانه است. بهتر است کفش‏ها را در قفسه يا کمد کوچکي در نزديک‏ترين نقطه به در ورودي آپارتمان قرار دهيد و با اين کار از ورود آلودگي به خانه پيشگيري کنيد.
بدترين جاي خواب

بدترين محل براي خوابيدن زير پتو است.. موقع خواب به طور کامل زير پتو نرويد و پتو را روي سرتان نکشيد. گرم شدن زياد موجب مي‏شود نتوانيد خواب راحتي داشته باشيد.
هلن برگز، متخصص چرخه بيولوژيک از دانشگاه راش شيکاگو در اين باره مي‏گويد: «هنگام خواب به طور طبيعي دماي بدن کاهش پيدا مي‏کند و اين موضوع موجب مي‏شود افراد خواب راحتي داشته باشند. در واقع بدن براي داشتن خواب راحت دما را از طريق دست‏ها و پاها از دست مي‏دهد.»توصيه مي‏شود هنگام خواب ابتدا براي اتساع رگ‏ها جوراب بپوشيد بعد جوراب را درآوريد و اجازه دهيد پاهايتان از پتو بيرون باشد.
بدترين جا براي نگهداري باقي‌مانده غذا

بدترين محل براي گذاشتن باقيمانده غذا يخچال است. قرار دادن يک ظرف بزرگ غذاي داغ به‌طور مستقيم در يخچال روش مناسبي براي سرد کردن غذا و پيشگيري از مسموميت غذايي نيست. دکتر پيتر سيندر، محقق و استاد مديريت و تکنولوژي در اين باره مي‏گويد: «در اين صورت ممکن است براي کاهش دماي قسمت مياني غذا زمان زيادي لازم باشد و اين محل به مکان مناسبي براي رشد و تکثير باکتري‏ها تبديل شود.» شما مي‏توانيد غذا را تا يک ساعت پس از پخت براي خنک شدن بيرون نگهداريد و سپس در يخچال قرار دهيد. يا غذا را در ظروف کوچک‏تر بريزيد و در يخچال قرار دهيد. در اين صورت غذا زودتر سرد مي‏شود.
بدترين جا براي نصب برگه ‌يادآوري

بدترين محل براي چسباندن برگه يادآوري کارها، در يخچال است. چون شما وقتي مي‏خواهيد چيزي از يخچال برداريد سراغ آن مي‏رويد و ممکن است اصلا به برگه‏اي که روي يخچال نصب کرده‏ايد توجه نکنيد. به عقيده روان‌شناسان، ديدن کمک‏کننده است اما به شرطي که به آن توجه شود. در يک بررسي مشخص شد نصب تابلويي که افراد را تشويق مي‏کند به جاي استفاده از آسانسور، از پله استفاده کنند، موجب مي‏شود افراد تا 200 درصد بيشتر از پله استفاده کنند. بهتر است برگه يادآوري کارها را در محلي که به آن توجه مي‏کنيد مثلا کنار تلويزيون قرار دهيد. نکته ديگر آنکه ذهن خيلي سريع به اين محل عادت مي‏کند و توصيه مي‏شود هر چند وقت يک بار محل برگه‌هاي يادآوري را تغيير دهيد.
بدترين جاي هواپيما

بدترين جاي نشستن در هواپيما انتهاي سالن است. اگر در پروازهاي هوايي حال‌تان بد مي‏شود، انتهاي سالن ننشينيد. انتهاي هواپيما از قسمت جلويي بلندتر است و هر چه از مرکز دورتر شويد حرکات بالا و پايين شدن را بيشتر احساس خواهيد کرد. بهترين محل براي نشستن در هواپيما نزديک‏ترين محل به بال‏هاست.
بدترين جا براي گذاشتن کيف دستي

بدترين محل براي گذاشتن کيف دستي ميز آشپزخانه است. کيف دستي شما وسيله حمل‌ونقل ميکروب‏هاست. محققان در بررسي‏هاي خود در هر سانتي‏متر مربع از سطح کيف دستي و کيسه‏هاي خريد 65 هزار باکتري مشاهده کرده‏اند. شايد باور نکنيد اما يک سوم کيف دستي‏ها و کيسه‏هاي خريد حاوي باکتري‏هاي مدفوعي بوده‏اند. خانم‏ها کيف‌شان را همه جا همراه خودشان مي‏برند. با قرار دادن کيف روي ميز رستوران، کف اتوبوس و ايستگاه مترو آلودگي‏ها روي آن قرار مي‏گيرند. بهتر است کيف‌تان را در کشو يا روي صندلي و خلاصه هرجايي به جز جايي که غذا تهيه يا خورده مي‏شود قرار دهيد.
بدترين جاي کلاس بدنسازي

بدترين محل براي ايستادن در کلاس‌هاي بدنسازي و ورزش، رديف جلو و روبه‌روي آينه است. شايد به دليل اينکه خودتان را در آينه ببينيد، جايتان را تغيير دهيد اما نتايج يک بررسي که در سال 2003 انجام شده است، نشان داده است اگر خودتان را هنگام انجام تمرينات ورزشي نبينيد، بهتر است. در اين تحقيق بررسي 58 زن که شدت و نوع ورزش يکساني داشتند، نشان داد آنهايي که هنگام انجام تمرين‏هاي ورزشي خودشان را در آينه مي‏ديدند در مقايسه با افرادي که در اتاقي بدون آينه ورزش مي‏کردند احساس بدتري نسبت به بدنشان داشتند. بهتر است جايي از کلاس که روبه‌روي آينه نباشد و در ضمن بتوانيد تمرينات را به خوبي ببينيد و تمرکز داشته باشيد انتخاب کنيد.
بدترين جاي چراغ مطالعه

برخي افراد عادت دارند قبل از خواب مطالعه کنند و کتاب داستان بخوانند. بدترين محل تابيدن نور مطالعه شبانه بالاي سر است. نتايج مطالعات نشان داده است نور مستقيم در بالاي سر موجب تاخير در ترشح ملاتونين و اخلال در خواب شبانه مي‏شود. بهتر است يک نور موضعي ملايم را روي کتاب بتابانيد. در اين صورت شما مي‏توانيد کتاب بخوانيد در حالي‌که اتاق تاريک است و بدن‌تان مي‏تواند براي خواب آماده شود.
بدترين جا براي گذاشتن داروها

بدترين محل براي نگهداري داروها قفسه دارو در حمام است. دماي يک حمام حاوي بخار به راحتي به 37 درجه سانتي‏گراد مي‏رسد که از دماي پيشنهادي براي نگهداري بيشتر داروها بالاتر است. بهترين محل براي نگهداري داورها جايي سرد و خشک مانند يخچال است.
بدترين جا براي گذاشتن ميوه ‏ها تا قبل از شستن آنها

بدترين جا براي گذاشتن ميوه‏ها قبل از شستن سينک آشپزخانه است. به گفته دکتر کلي رينولد استاد ميکروب‏شناسي دانشگاه آريزونا سينک آشپزخانه بيشترين ميزان ميکروب را دارد و ميزان آلودگي آن حتي از توالت بيشتر است. توصيه مي‏شود ميوه‏ها را در سبدي بگذاريد و بدون اينکه با سينک تماس داشته باشند آنها را بشوييد. اگر ميوه‏هايي مانند توت فرنگي و شاتوت که بدون پوست کندن خورده مي‏شوند، هنگام شستن در سينک افتاد آن را دور بيندازيد و از خوردن‌اش صرف‌نظر کنيد.
بدترين جا براي استفاده از هدفون

بدترين محل‏ها براي استفاده از هدفون هواپيما، قطار يا ايستگاه مترو است. هرچند شايد در ظاهر گوش دادن به موسيقي دلخواه از شنيدن سر و صداي موجود در اين محل‏ها بهتر باشد اما بررسي‏ها نشان داده است استفاده از هدفون در محيط‏هاي پر سر و صدا احتمال بلندتر کردن صدا را بيشتر مي‏کند. محققان دانشگاه هاروارد دريافته‏اند افراد در محيط‏هاي آرام صدا را در سطح ايمن‏تري تنظيم مي‏کنند، اما وقتي صداي زمينه‏اي مانند سر وصداي سالن هواپيما به محيط اضافه مي‏شود تا 80 درصد و تا 89 دسي بل صدا را بالا مي‏برند. اين ميزان بلندي صدا در طولاني مدت مي‏تواند در افراد آسيب شنوايي ايجاد کند. بهتر است در محل‏هاي پر سر و صدا از هدفون استفاده نکنيد، هرچند در بررسي محققان دانشگاه هاروارد مشخص شد تنها 20 درصد افراد مورد مطالعه با بالا رفتن سر و صداي محيط استفاده از هدفون را کنار گذاشتند.
بدترين جا براي نگهداري از قهوه
Spiced creamy coffee jellies

بدترين محل براي نگهداري دانه يا پودر قهوه يخچال يا فريزر است. جان مک گرگور، متخصص صنايع غذايي و استاد دانشگاه کلمسون در اين باره مي‏گويد: «هر بار که آن را از يخچال يا فريزر بيرون مي‏آوريد دماي آن تغيير مي‏کند و اين موضوع روي طعم قهوه تاثير مي‏گذارد. درست مثل اينکه يک فنجان قهوه را بارها و بارها بجوشانيد.» دانه‏ها يا پودر قهوه را در قوطي‏هاي شيشه‏اي نيمه شفاف دردار ريخته و در کابينت آشپزخانه نگهداري کنيد.
بدترين جا براي تماشاي تلويزيون

بدترين محل تماشاي تلويزيون جايي است که غذا مي‏خوريد. بررسي‏ها نشان داده است تماشاي تلويزيون هنگام غذا خوردن موجب مي‏شود نتوانيد به مقدار غذايي که مي‏خوريد توجه کنيد. نتايج مطالعه‏اي که در سال 2006 روي گروهي داوطلب انجام شد نشان داد افراد هنگام تماشاي تلويزيون تندتر غذا مي‏خورند. همچنين هنگام تماشاي برنامه‏هاي تفريحي مصرف ماکاروني و پنير تا 71 درصد بيشتر مي‏شود. توصيه مي‏شود تلويزيون را در نزديکي ميز غذا خوري قرار ندهيد و هنگام غذا خوردن تلويزيون را خاموش کنيد. بهترين محل تماشاي تلويزيون جايي دور از آشپزخانه است که حتي اگر هوس خوردن چيزي به سرتان زد مجبور شويد چند قدمي تا آشپزخانه راه برويد

Read more...

Thursday, April 1, 2010

Mona Lisa in Different Countries

In Lebanon


In London

In Iran


In Egypt

In Dubai


In Kuwait


In Syria


In Palestine

In India

In Afghanistan

Read more...